آرماگدونیستها ۴۶ - "انجمن حجتیّۀ مهدویّه" و بررسی کوتاه "نظریه سیاسی ولایت فقیه"

"انجمن حجتیّۀ مهدویّه" و بررسی کوتاه "نظریه سیاسی ولایت فقیه"

بررسی و تبیین ریشه های تبدیل باورهای اعتقادی به ایدئولوژی سیاسی

حال می خواهیم به بررسی و تبیین فرآیند تبدیل مقوله ای با عنوان "مهدویّت" به ایدئولوژی سیاسی حاکم بر ایران بپردازیم.


انجمن حجتیّۀ مهدویّه
در دوران نظام پهلوی جریانی با عنوان "حجتیه مهدویه" برپایۀ "ستیزۀ نظری با بهائیت" در ایران شکل گرفت. هدف از تشکیل چنین جریانی ایجاد جلسات وعظ و اندرز با نطق و خطابه بمنظور آگاهی مردم نسبت به آئین بهائیت و دعوت مردم به عدم تبعیت از آئین بهائیت و گرویدن به اسلام توسط انجمن مذکور بود؛ این جریان مرموز تبلیغاتی و ضدبهائی گری در ایران با نام "انجمن حجتیۀ مهدویه" - در ضدیت با اعتقاد بهائیان که معتقدند ناجی موعود ظهور کرده و اکنون در دوران پس از ظهور به سر می برند – خود را منتظران ظهور منجی عالم بشریت معرفی نمودند.
آنچنان که مشاهده می شود"انجمن حجتیۀ مهدویه" اعتقاداتی را مطرح می سازند که در اخبار شیعیان پیش از این نیز وجود داشته است و مبحثی نیست که تازه عنوان شده باشد؛ این مطلب بارها و بارها پیش از این در طول تاریخ بوقوع پیوسته و در تمامی مکاتب و آئینها، اعتقاد به انتظار منجی عالم بشریت همواره مطرح بوده است.


موعودگرایی ، عصر انتظار
بعنوان مثال هنگامیکه حضرت مسیح بعنوان موعودی که در عهد عتیق راجع به ظهورش حکایت شده بودو یهودیان منتظر ظهورش بودند، ظهور فرمودند همعصران آن جضرت ظهور مبارک ایشان را کتمان نمودند.
به همین ترتیب به طریق اولیٰ در آیات شریفۀ قرآن مجید به کرّات از انتظار به ترتیبی که شرح داده شد، صحبت شده است؛ در آئین مسیحیت نیز به طریق مشابه از ظهور منجی با مشخصات حضرت پیغمبر - محمدبن عبدالله - خبر داده شد، اما مطالعه تاریخ نشان می دهد که حضرت هنگامیکه خود را به عنوان پیغمبر موعود آئین مسیحیت پس از عیسی بن مریم که به ظهورش وعده داده شده بود معرفی نمودند با انکار مغرضان مواجه گردیدند.
مقولۀ انتظار همواره در تمامی اعصار و قرون مطرح بوده و هربار که پیغمبر موعود ظهور می فرمود عده ای می پذیرفتند و عده ای منکر می شدند به این ترتیب مشاهده میشود که مقولۀ انتظار امری نیست که متعلق به یک دورۀ زمانی خاص باشد بلکه در هر دوره ای همواره بوده و هست و خواهد بود.


فلسفۀ سیاسی تشکل حجتیّه
فلسفۀ سیاسی تشکل "حجتیّه" همان چیزی است که "اخباریون در فرهنگ تشیّع" به آن قائلند، بعبارتی اخباریون معتقدند حکومت از فروعات ولایتی است که خاصّ دوازده امام است و در دوران غیبت نظر به آنکه امام دوازدهم شیعیان (علیه السلام) در قید حیاتند و تنها در غیبت بسر می برند به هرنحوی از انحاء تشکیل هر نوع حکومتی بمنزلۀ غصب حاکمیت (مقام) امام حیّ و زنده بشمار می رود.
به طریق اولیٰ حجتیّه ادعای تشکیل حکومت از هر نوع آنرا در دوران غیبت مخالف اصول اسلام قلمداد می نمایند و مخالف تشکیل هرنوع حکومتی با سبقۀ اسلامی هستند.
نظریۀ سیاسی ولایت فقیه [i]
نظریه ای جدید در فرهنگ تشیع، بر این اساس که امام دوازدهم شیعیان ۱۰۰۰ و چندصد سال است که ظهور نفرمودند و ممکن است تا چندصد هزار سال دیگر نیز ظهور نفرمایند؛ این مباحث مقدمۀ دروس "حکومت اسلامی" است که آقای روح الله خمینی در عراق تدریس می کردند و در حال حاضر نسخۀ مکتوب آن در دسترس است. روح الله خمینی معتقد است در حالیکه امام ظهور نکرده اند با فرض آنکه تا چند صد هزار سال دیگر نیز ظهور نفرمایند، تکلیف احکام اسلام در دوران غیبت چیست؟
به اعتقاد روح الله خمینی در چنین وضعیتی "فقیه" مأموریت تشکیل "حکومت" در دوران غیبت امام که ممکن است الی مالانهایة بطول بیانجامد که حتی به اعتقاد وی امام زمان خود از آن بی اطلاعند، را برعهده دارد.
سپس اشاره به مقبوله عمر بن حنظله و توقیع امام زمان و رواة احادیثنا و ... دارد.
صرفنظر از وارد شدن به جزئیات مبحث «نظریۀ سیاسی ولایت فقیه»، با بیان این مقوله «فلسفۀ تشکل سیاسی انجمن حجتیّۀ مهدویّه» در محاق قرار می گیرد.
[i] ولایت فقیه نظریه‌ای در فقه شیعه است که نظام سیاسی مشروع در دوران غیبت امام معصوم را بیان می‌کند.[۱] نظام جمهوری اسلامی ایران بر مبنای این نظریه تأسیس شده‌است.
این نظریه که بیش از همه توسط روح الله خمینی مطرح و تشریح شده، ولایت فقیه را به کلیه امور نه تنها شرعی و دینی، بلکه حکومتی و سیاستی، جانی و مالی گسترش می‌دهد.یعنی در زمان غیبت امام معصوم فقها نایبان امامان معصوم هستند و ولایت بر تمام امور مربوط به امام معصوم (حتی جهاد ابتدایی) دارند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر