دستگاه تبلیغاتی ضحاک – قسمت ۱۵


دستگاه تبلیغاتی ضحاک

در مباحث پیشین به بررسی "درسهای پیر مغان" در خصوص چگونگی رویارویی با ضحاک ماردوش پرداختیم. حال در این مقاله و مبحث بعدی ، به بازبینی خلاصه ای از درسهای گذشته می پردازیم. در مباحث پیشین اشاره شد که ضحاک بعد از استیلای بر جامعه سیستمی را در جامعه پایه گذاری می کند؛ متشکل از ستونها و پایه های مختلف. این ستونها عبارت است از دستگاههای مختلفی که برای استیلای ضحاک بر جامعه مورد استفاده قرار می گیرد. این ستونها و پایه ها کاملاً مانند کارخانه ای عمل می کنند که محصول آن ادامه استقرار سیستم ضحاک بر جامعه است. بخش اعظمی از عملکرد این سیستم مبنی بر دروغ ، تزویر ، فریب و هدایت ذهن آحاد جامعه به سوی یک Utopia دست نایافتی است، بدین معنا که چنین سیستمی امری را بصورت یک Utopia (هدف مجازی) به جامعه معرفی میکند و سپس عموم افراد جامعه را با بسیج نیروها ملزم به حرکت بسوی آن هدف مجازی می نماید.


در چنین سیستمی آحاد جامعه در حد توان و ظرفیت برای نیل به اهداف سیستم مستلزم دادن قربانی و فدا کردن هر آنچه در کف دارند هستند(فدایی دادن) و چنانچه کسی در نیل به اهداف مجازی سیستم تعلل و خلل آفرینی ایجاد کند ، اعمال او خلاف بر تعالی و تحول سیستم اجتماعی ایست که به این ترتیب بنیان گذاری شده است و قصد سنگ اندازی بر دستیابی به مقاصد و اهداف سیستم را دارد، بازتاب چنین تحلیلی آنست که چنین فردی ضدخلق و ضد هدف بشمار می رود و باید طرد و یا حتی نابود شود. به عبارتی یکی از ابتدایی ترین اقدامات ضحاک ماردوش برای بنیان نهادن سیستم اهریمن پرستان عَلَم ساختن هدف مجازی در میان آحاد جامعه بدین ترتیبی که شرح داده شد، میباشد.


به عنوان مثال ، فرض بفرمائید که عمال و آمران چنین سیستمی مدعی شوند که در آنسوی آبها سرزمینی است که ساکنان آن ستمگرند و باید دست فتنه قطع شود و باید کاری کرد تا آن دشمن ستمکار را از میان برد. از یک سو اجازه ندهیم که دشمن مفروض ما را از بین ببرد و از سوی دیگر با بکاربردن تمام قوا کاری کنیم که دشمن فرضی را تضعیف و نهایتاً نابود سازیم.


نمونه ای از اتوپیای چنین سیستمی به تصویر کشیدن دشمن مجازی ، فرضی و خیالی در آنسوی آبهاست به این ترتیب که در ضمن آحاد جامعه دشمنی فرضی تجسم می یابد.


پیامد چنین اقداماتی در دستگاه ضحاک آنست که جارچیان و خدمتگزاران ضحاک هر روز بر سر منابر ، معابد و میادین شهر در باب این دشمن فرضی و خطراتی که در صورت وجود چنین دشمنی متوجه جامعه ای که ضحاک در آن استیلاء دارد، میشود برای عوام سخن پراکنی می کنندو خطبه ها می سرایند و خطابه ها و نقلها می بافتند و بدین ترتیب بطور پیوسته اخباری در خصوص دشمن فرضی به عموم آحاد جامعه خورانده میشود.


برای دست یازیدن به چنین اهدافی غالباً نیاز بود تا به مناسبتهای مختلف مردم را گرد هم آورند و خطبه ها سر دهند. به عنوان مثال در رُم باستان رسم بر این بود مردم شهر و یا درصد قابل ملاحظه ای از ساکنان هر شهر را در آمفی تئاترهایی که به همین منظور تدارک دیده شده بود جمع می کردند و ضمن برگزاری تئاترهای نمایشی ، به آوازخوانی می پرداختند و پس از جلب نظر تماشاچیان، توسط مداحان و خطباء در باب دشمن فرضی و راهکارهای مقابله با آن خطبه های قرائی اقامه میشد. در یونان هم بهمین منوال در گذشته های بسیار دور برنامه هایی تدارک دیده میشد.


اصولاً به صراحت می توان اظهار داشت که غالب سیستمهای جائر و ستمگر برای نیل به اهداف شوم خود که همانا استقرار پایه های ستمکاری است، همیشه نیاز به یک دشمن فرضی دارند و به بهانه های مختلف با برپایی تجمعات نمایشی لااقل هفته ای یکبار خطابه ها در باب دشمن فرضی و احیاناً اهداف دشمن فرضی برای تصرف بر سرزمین و نحوۀ کوتاه کردن دست دشمن و درآوردن چشم فتنه اقامه میشد.


دستگاه تبلیغاتی ضحاک - میتوان تصریح نمود که از گذشته های بسیار دورتر از رُم و یونان باستان و با قدمتی بسیار دور تر از ظهور فریدون در عرصۀ مقابله با امپراطوری اهریمن پرستان، ضحاک ماردوش سیستم تبلیغاتی بسیار گسترده ای را برای تشویش اذهان عمومی (در باب وجود دشمن فرضی) مستقر ساخته بود.

مدتهای بسیار مدیدی چنین گذشت و مردم نیز همچنان چنین ادعاهایی را باور داشتند به این ترتیب که لا اقل هفته ای یکبار خطباء و مداحان سیستم ضحاک به شستشوی مغزی مردم می پرداختند و با بیان ادعاهای واهی از قبیل تعرض به جان و مال و آبرو و ناموس ساکنان سرزمین های دشمن فرضی مردم را تهییج می نمودند، اما مرور زمان عاملی برای عدم اثبات ادعاهای واهی جارچیان و دستگاه تبلیغاتی ضحاک بشمار می رفت.


بدین ترتیب که مردم با گذشت زمان و اندکی تعمق در می یافتند که واقعیت حکایت از تعرض به جان ، مال ، آبرو و ناموس خودشان توسط سیستم غارتگر و چپاولگر حاکمه دارد.


بازتاب بکارگیری اهرم دشمن فرضی برای سرپوش نهادن بر چپاول ها و غارتگری ها توسط دستگاه حاکمه به مرور زمان تأثیر خود را از دست می دهد و رویکرد آن در عدم حضور و شرکت مردم در تجمعات مردم فریبانه به منحصه ظهور میرسد.


پس از گذران چنین مقطع زمانی است که دستگاه حاکمه با صرف انرژی و هزینه های هنگفت مترصد حضور آحاد جامعه برای شرکت در گردهمایی های تبلیغاتی هفتگی جهت شستشوی مغزی آنان می باشد اما با گذشت زمان از تعداد شرکت کنندگان در این تجمعات کاسته و از میزان تأثیرگذاری و موفقیت این تبلیغات کاسته میشود.


ابزار دیگر ضحاک – یکی دیگر از ابزارهایی که ضحاک در کنار دستگاه تبلیغاتی بکار می بندد ، انعکاس تضادهای درون سیستم به خارج از مرزهای تحت سیطره اش است.


این ابزار به دو طریق بکار گرفته میشود :


یک از طریق جنگ در مرزها و یا کشورهای همسایه


دو از طریق صادرات بحران در جامعه جهانی


ضحاک برای انتقال افت تضادی که گریبان گیر سیستم حاکمه اش شده است مبادرت به صدور بحران به جهان می نماید (توپ را در زمین حریف و دشمنان فرضی انداختن) و دشمن فرضی و خیالی را در سرزمینهای خود با بحران مواجه سازد ، با صدور بحرانی که گریبان گیر پایه های لرزان حکومت ضحاک است، دشمن فرضی به صرافت نمی افتد که برای سیستم ضحاک مشکل آفرینی کند



Utopia is a name for an ideal community or society, that is taken from Of the Best State of a Republic, and of the New Island Utopia, a book written in 1516 by Sir Thomas More describing a fictional island in the Atlantic Ocean, possessing a seemingly perfect socio-politico-legal system. The term has been used to describe both intentional communities that attempted to create an ideal society, and fictional societies portrayed in literature. "Utopia" is sometimes used pejoratively, in reference to an unrealistic ideal that is impossible to achieve. It has spawned other concepts, most prominently dystopia.
The word comes from the Greek: οὐ, "not", and τόπος, "place", indicating that More was utilizing the concept as allegory and did not consider such an ideal place to be realistically possible. The homophone Eutopia, derived from the Greek εὖ, "good" or "well", and τόπος, "place", signifies a double meaning that was almost certainly intended. Despite this, most modern usage of the term "Utopia" assumes the latter meaning, that of a place of perfection rather than nonexistence.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر